بررسی تأثیر بهزیستی بر خودپنداره و توسعه حرفه ای با میانجیگری جنسیت و تجربه تدریس

در کنار جنبه‌های شناختی یادگیری زبان، سایر عوامل می‌توانند شکست/موفقیت عمومی آموزش زبان را توضیح دهند. بدلیل کم توجهی به عوامل عاطفی در یادگیری زبان، بررسی این عوامل امری دشوار بنظر می رسد. محققان حوزه روانشناسی در مطالعات روانشناختی خود در مقایسه با احساسات مثبت بیشتر احساسات منفی مانند غم و عصبانی...

Full description

Saved in:
Bibliographic Details
Published in:پژوهش‌های زبان‌شناختی در زبان‌های خارجی Vol. 13; no. 3; pp. 457 - 476
Main Authors: سمیه مولوی, داوود کوهی, سعیده آهنگری
Format: Journal Article
Language:English
Published: The University of Tehran 01-11-2023
Subjects:
Online Access:Get full text
Tags: Add Tag
No Tags, Be the first to tag this record!
Description
Summary:در کنار جنبه‌های شناختی یادگیری زبان، سایر عوامل می‌توانند شکست/موفقیت عمومی آموزش زبان را توضیح دهند. بدلیل کم توجهی به عوامل عاطفی در یادگیری زبان، بررسی این عوامل امری دشوار بنظر می رسد. محققان حوزه روانشناسی در مطالعات روانشناختی خود در مقایسه با احساسات مثبت بیشتر احساسات منفی مانند غم و عصبانیت را نظر گرفته اند و این عناصر را در ارتباط با زبان آموزان مورد بررسی قرار داده اند. از این رو، نقش عواطف مثبت به اندازه کافی مورد بررسی قرار نگرفته است، به ویژه در مورد مدرسان زبان انگلیسی. پژوهش حاضر با میانجیگری جنسیت و تجربه تدریس سعی در بررسی تأثیر بهزیستی بر خودپنداره و توسعه حرفه ای دارد. بدین منظور 220 مدرس زبان انگلیسی مرد و زن مقطع مهارتی پیشرفته با حداقل 5 سال سابقه بر اساس نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارها شامل پرسشنامه بهزیستی PERMA توسعه یافته توسط باتلر و کرن (2016)، توسعه حرفه ای (PD) طراحی شده توسط افشار و قاسمی (2018) و پرسشنامه خودپنداره رابسون (SCQ) تهیه شده توسط رابسون (1989) بود. پایایی (ضریب آلفای کرونباخ) و روایی (روایی محتوایی) پرسشنامه ها تضمین شد. داده‌های جمع‌آوری‌شده بر اساس تحلیل همبستگی و مدل‌سازی معادلات ساختاری (SEM) با استفاده از SPSS 24.0 و Amos 8 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان دادند که هیچ رابطه ساختاری معناداری بین بهزیستی و توسعه حرفه ای با میانجیگری جنسیت و تجربه تدریس وجود ندارد. یافته های این پژوهش پیامدهای نظری و عملی مهمی برای معلمان، روانشناسان مدارس، مربیان معلمان، طراحان برنامه درسی و پژوهشگران دارد.
ISSN:2588-4123
2588-7521
DOI:10.22059/jflr.2023.357787.1033