پستمدرنیسم در شعر شمس لنگرودی
پستمدرنیسم پس از ظهور و ایجاد دگرگونی در ادبیات غرب، مورد توجه برخی نویسندگان و طیفی از شاعران معاصر فارسی قرار گرفت. شمس لنگرودی از شاعرانی است که پس از تجربههای زبانی مختلف که پیش و بعد از انقلاب از سرگذراند، به رویهای ساختارشکنانه و زبانی هنجارگریز روی آورد. تحت تأثیر این رویکرد، برخی مختصات د...
Saved in:
Published in: | Zabān va adab-i Fārsī (Online) Vol. 74; no. 243; pp. 47 - 67 |
---|---|
Main Author: | |
Format: | Journal Article |
Language: | Avestan |
Published: |
University of Tabriz
01-09-2021
|
Subjects: | |
Online Access: | Get full text |
Tags: |
Add Tag
No Tags, Be the first to tag this record!
|
Summary: | پستمدرنیسم پس از ظهور و ایجاد دگرگونی در ادبیات غرب، مورد توجه برخی نویسندگان و طیفی از شاعران معاصر فارسی قرار گرفت. شمس لنگرودی از شاعرانی است که پس از تجربههای زبانی مختلف که پیش و بعد از انقلاب از سرگذراند، به رویهای ساختارشکنانه و زبانی هنجارگریز روی آورد. تحت تأثیر این رویکرد، برخی مختصات در شعر لنگرودی ظهور یافت که با مختصات و مولفههای پستمدرنیسم همانندی و قرابت دارد. در این گفتار، شاخصههایی از شعر لنگرودی که با مولفههای پستمدرنیسم نزدیکی دارد و به نوعی نشانگر گرایش خودآگاه و ناخودآگاه این شاعر به پستمدرنیسم است، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. یکی از این مولفهها، «عدم قطعیت» و تأکید بر نسبی بودن اجزا و عناصر کلام است که به نظر میرسد لنگرودی در مواردی از آن در جهت ساختارشکنی، عدم تجانس و نیز گسستِ معنایی استفاده کردهاست؛ دیگر، «تناقض» (پارادوکس) است که به عنوان شگردی برای تردیدزایی و تکثر معنا در شعر لنگرودی به کار رفته است؛ «عدم پیوستگی» مولفۀ دیگری از پستمدرنیسم است که در کلام لنگرودی در جهت ایجاد تردید و شگفتی در خواننده و به کنکاش و چالش ذهنی واداشتنِ او مورد استفاده قرار گرفته است؛ از مولفههای دیگر پستمدرنیسم که در شعر لنگرودی ظهوریافته، «تعلیق» است. تعلیق به صورت ترفندی برای ابهامآفرینی به کار گرفته شده تا به واسطۀ آن، انتقال پیام و کشف معنای قطعی کلام به تعویق افتد. |
---|---|
ISSN: | 2251-7979 2676-6779 |
DOI: | 10.22034/perlit.2021.39064.2767 |